دوستان و رفقای عزیز سوالات زیر را در رابطه با "انتخابات" پیش رو برایتان ارسال می داریم.  پاسخ شما به همراه پاسخهای  دیگر در یک پرونده در سایت سازمان راه کارگر درج می شود لطفاً پاسخ ها هر چه  کوتاهتر و حداکثر در دو صفحه تا 10 روز دیگر  به ای-میل سایت راه کارگر  site@rahekaregar.com   ارسال کنید

 با تشکر سایت و نشریه  سازمان راه کارگر

 

پرسش ها یی در باره " انتخابات " مجلس شورای اسلامی و خبرگان

1- "انتخابات"  مجلس شورای اسلامی و خبرگان در چه بستر سیاسی- عمومی برگزار می‌شود؟

انتخابات در شرائطی صورت می گیرد که بر خلاف پیش بینی های اصلاحطلبان شاهد نتایج تلخ "انتخابات" گذشته ریاست جمهوری که در آن آقای روحانی به ریاست رسید هستیم. با اینکه بنا بود با توافق با غرب ـ که نوعی ترکمانچای هسته ای بود ـ وضعیت کشور بهتر شود اما هیچیک از نشانه های اقتصادی ـ اجتماعی ای که بیانگر بهبود وضعیت مردم باشد موجود نیست. خیل بیکاری و فقر و تجاوز به بحقوق مردم و بخصوص طبقات کم درآمد، واردات و تورم بالا بهمراه فسادهای اقتصادی همگی نشان از این دارند که ساختار جمهوری اسلامی تغییری نکرده است. از سوی دیگر نه تنها آزادیهای سیاسی وعده داده شده در انتخابات قبلی بدست نیامدند بلکه وضعیت از این دیدگاه حتی از زمان احمدی نژاد نیز بدتر شده است. قوه قضائیه در دست رهبر رکورد اعدامها را شکسته و حکومت روحانی نیز در صحنه بین المللی تنها به توجیه آن می پردازد. همانطور که بارها گفته ام جمهوری اسلامی بخاطر ساختارش و بخاطر طبیعتی که دارد نتوانسته از خود کوچکترین توانائی در حل مشکلات کشور نشان دهد و نخواهد هم توانست. انتخابات در بستری صورت می گیرد که ناامیدی از رژیم برای حل معضلات کشور همراه با ترس از آینده در هم آمیخته اند. رژیم مثل همیشه می خواهد از این ناامیدی و ترس استفاده کند و دست به مهندسی انتخابات بزند.

 سیاست جناح های مختلف رژیم در این رابطه چگونه است؟

جنگ قدرت در ایران بسیار بالاست. آقای خامنه ای در این تلاش است که اوضاع را کنترل کند. او که موفق شد جنبش سبز را سرکوب کند و اکنون بدنبال این است که سیاست برجام را طوری هدایت کند که نه در درون ایران گشایشی پیش آید و نه رابطه با کشورهای خارجی عادی گردند. جناح دیگر با تکیه بر برجام بفکر برجام دوم یعنی نزدیکی کامل با غرب و امریکا است و گمان می کند بدون تکیه بر غرب رژیم دوام نمی آورد از اینرو بر این است که سیاست خارجی خود را منطبق با سیاست غرب نماید. هر چند هر دو جناح بدنبال تضمین نظام هستند خامنه ای معتقد است باید مانند قبل ادامه داد و هر گونه گشایش برای نظام خطرناک است و جناح دیگر یعنی اعتدالیون و اصلاحطلبان معتقدند که امکان ادامه راه به روش فعلی دیگر وجود ندارد و باید در زمینه اجتماعی گشایش داده شود و رابطه با غرب خصوصا امریکا مستحکم شود. البته این جناح هیچیک از اهرمهای قدرت را در دست ندارد. خصوصا که بخش مهمی از اقتصاد دولتی در دست سپاه پاسداران است که عامل اصلی قدرت شده است. جناح اصلاح طلب که 20 سال پیش با انتخاب آقای خاتمی، این موفقیت را جار می زد که هاشمی رفسنجانی و ری شهری و فلاحیان و دری نجف آبادی را کنار گذاشته و گامهای دیگر خواهد برداشت. اکنون بعد از 20 سال از مردم می خواهد برای "نجات ایران و اعتراض به جناح تندرو" به لیست هاشمی و ری شهری و دری نجف آبادی رای دهند!  با این سیاست استیصال خود را نشان می دهد و بار دیگر اعلام می کند که هیچ ارزش و اخلاقی در سیاست پیشه نمی کند. و آقای خامنه ای هم بدنبال مهندسی کامل انتخابات است. او بار دیگر می خواهد هم بخشی از مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند و هم مخالفان خود را کاملا حذف کند و یا در انزوای کامل قرار دهد. هنر و در این است که بازی بین بد و بدتر را چیدمانکند تا کسی متوجه بدترین که خود او و نظامش می باشد نشود.

2- روانشناسی مردم در پیوند با این "انتخابات" چگونه است؟

مردم قبل از هر چیز در سانسور بسر می برند. در فضای سانسور کسانی که موحود است برخی از ترس از اینده استقاده می کنند و اینطور می باورانند که رای دادن مردم به ثبات کشور کمک می کند و جلوی تندروها را میگیرد و برخی که اصلا مردم را تنها بهنگام عکس رفتن از صندوفهای رای می خواهند با خرجهای فراوان و تبلیغات زیاد بدنبال حضور مردم هستند. در ایران همه چیز ممکن است. دستگاههای تبلیغاتی بشدت برای شرکت مردم در اتخابات بسیج شده اند و در این امر کار را بجاوی دسانده اند که خبرنگاران موسسه های خبری که باید حداقل بیطرفی را رعایت کنند مبلغ شرکت در انتخابات شده اند. صدای مستقل و دمکراتیک به مردم ایران نمی رسد. با این حال هنوز زود است که بگوئیم مردم کدام راه را انتخاب خواهند کرد شرکن در انتخابات برای "ضربه زدن به جنتی و مصباح و یزدی" و یا بایکوت نمایش افتضاحانه آن. تا ساعات آخر روز جمعه همه چیز ممکن است تغییر کند.  

4- آیا  به نظر شما اساسا در"انتخابات" در ایران شرایط برای استفاده از فضای انتخاباتی وجود دارد؟

هر چند انتخابات در این رژیم مفهومی ندارد اما برگزاری انتخابات از سوی رژیم می تواند برای مخالفان دمکرات دو فایده داشته باشد. یکی اینکه بخشی از جامعه  حساس است و این موقعیت فراهم می شود که مسئله انتخابات و حق حاکمیت برای مردم مطرح شود و مباحثی که رژیم در مخدوش کردن آنها اصرار داشته است  را روشن کرد. انتخابات فرصتی فراهم می اورد که با جامعه مبحث حق شهروندی را مطرح کرد. دوم اینکه در چنین انتخاباتی این فرصت فراهم می شود که گروه ها و شخصیتهای سیاسی عیان تر مواضع خود را اعلام کنند و این امر باعث شفافیت جامعه سیاسی می شود. تاریخ با انتخابات پایان نمی یابد و از فردای انتخابات می تان مواضع گروههای مختلف را به نقد کشید.   

3- تاکتیک تحریم فعال را چگونه میتوان سازماندهی کرد؟

باید مشخص کرد تحریم برای چیست. رأی دادن و رأی ندادن، وقتی از روی آگاهی به حقوق نباشد، باقی ماندن در مدار قدرتی است که دائم باید خود را با آن تنظیم کنیم. کسانی هستند که رای نمی دهند برای اینکه منتظر هستند دستی از خارج بیاید و وضع را عوض کند. این افراد رفتارشان همانند کسانی که از روی عجز رای می دهند از روی ناتوانی است. از اینروست که رأی دادن و رأی ندادن وقتی تنظیم رابطه با قدرت است و نه عمل کردن به حق [حق شهروندی و حق حاکمیت] غفلت از حقوق خود می باشد. بنابراین، برای بیرون آمدن از مدار بسته بد و بدتر، و بازیچه بدترین نشدن می‌باید  از تاریکی رأی دادن و رأی ندادن بخاطر این یا آن تنظیم رابطه با قدرت، بیرون  آمد. باید مسئله اصلی را که حق حاکمیت است حقوق شهروندی است تبلیغ کرد یکی ایرانی یک رای. باید یک صدا اعلام کرد انتخابات آزاد نیست و انتخابات را بنام دفاع از حق حاکمیت خود تحریم کنیم. اگر همه بایستند هزینه آن برای حاکمیت سنگین خواهد بود این ایستادگی زیباست و هزینه ها را کم می کند. چرا آینده ایرانیان باید یا نوه خمینی یا پسر خامنه ای باشد. ساختن آینده دیگر باید راهبرد نحریم فعال باشد. برای ساختن این آینده، برای ساختن ایرانی آزاد و مستقل، برای اینکه هر ایرانی یک رای داشته باشد در مقابل استبداد بیاستیم و هرگز و هرگز از این خواست خود عدول نکنیم.